May 03 2005
روزی نامه نگاری که خود
روزی نامه نگاری که خود را یوسف خوشنام مینامد قلم به مزد با نوشتن این مطلب در گویا نیوز با انتقاد از کشتگر که هاشمی را متهم میکند به دست داشتن در قتل عامهای رژیم میفرماید:
من یکی از همان روزنامه نگاران اصلاح طلبی هستم که به قول شما امروز از هاشمی رفسنجانی دفاع می کنم و معتقدم حضور او در انتخابات به نفع آینده ایران و تغییرات سیاسی و اقتصادی کشور در چهار سال آینده است. من معتقدم وجود هاشمی در حکومت می تواند احتمال تغییرات را به سود دموکراسی فراهم کند. من هم مثل شما از نام مستعار استفاده می کنم، لابد تعجب می کنید که چرا به عنوان روزنامه نگاری که هر هفته با نام خودش در ایران مقاله می نویسد برای دفاع از سیاستمداری مانند هاشمی رفسنجانی چرا از نام مستعار دفاع می کنم، اما باور کنید در حال حاضر در کشور دفاع کردن از تحریم انتخابات یا رفراندوم یا حتی دادن شعار تغییر حکومت ساده تر از دفاع از هاشمی است. همچنین است که اگر من مدافع آقای معین یا آقای کروبی یا حتی اگر مدافع قالیباف یا لاریجانی بودم راحت تر می توانستم از کاندیدای مورد علاقه ام دفاع کنم. به همین دلیل با نام مستعار به مقاله شما پاسخ می دهم. شاید به زودی با نام واقعی خود نیز توانستم از هاشمی رفسنجانی دفاع کنم، اما فعلا برای خودم صلاح نمی دانم چنین کاری کنم.
ایشان نمینویسند چرا با اینکه به نفع قدرتمندترین مهره حکومت آخوندی قلم میزنند ولی با این حال جرات برملا کردن نام خود را ندارند!
شاید بد نباشد که به ایشان کمک کنیم تا بدانند که چرا جرات نمیکنند با نام خود از سردار كوير
(درست خواندید این هم یکی از لقبهای جدید ایشان است) آقای یوسف خوشنام! یا شاید بهتر است بگویم یوسف بدنام! هاشمی و خاندانش چنان در ایران منفور شدهاند که دیگر هیچ ماده پاک کنندهای قادر به پاک کردن نام ایشان نخواهد بود.
شما گیرم که با سفسطه و مغلطه بتوانید نوشته ضعیف آقای کشتگر را زیر سوال ببرید ولی قادر نخواهید بود حافظه ملت ایران را به چالش بکشید. اگر باور ندارید باید نظرتان را توجه بدهم به واقعه روز کارگر و تجمع کارگران در مجموعه ورزشی آزادی و هو کردن هاشمی و دارو دسته ایشان را، دیگر کسی نیست که از دزدیهای خاندان هاشمی با خبر نباشد. دیگر کسی نیست که در ایران نداند چه کسی مسئول ادامه جنگ بوده دیگر کسی در ایران نیست که وقایعی از این جنایات (+ + +) را نداند. دیگر سیاهی روی هاشمی از دیگ هم سیاهتر است. برای پاک کردن نام هاشمی حتی آب تمام اقیانوسهای عالم هم کفایت نمیکند. اینکه آقای هاشمی با پول های چپاول (+ +) کرده بتواند شما را بخرد تا برای نجاتش قلم بزنید دردی را از او دوا نخواهد کرد چون عاقبتاش آن خواهد بود که قلم به مزدانی مثل شما و شمس الواعظین و محمد قوچ هم در نزد مردم به سطح خود هاشمی سقوط کنید و اگر آبرویی داشته باشید فدای قدوم سردار چپاولگر کنید.
تناقض گوییهای شما چنان مشهود است که بیشتر به کمدی شباهت دارد، از یک طرف در دفاعیاتتان از هاشمی میفرمایید که او نفوذ و قدرتی بر سازمان امنیت رژیم نداشته و فلاحیان به امر رهبر همه آن قتل عامها را انجام داده و از طرف دیگر او را مرد مقتدری مینامید که قادر خواهد بود کشتی طوفان زده ایران را به مقصد برساند.
آیا شما واقعا باور دارید که با این استدلال های ضعیف بتوانید مردم را باز هم فریب بدهید با اینکه مردم به خوبی میدانند که مسئولیت بدبختی ملت به گردن تمام مهرههای رژیم است و نه فقط رهبر. ساختار این رژیم است که مسئول فلاکت این ملت است حکومت اسلامی در کلیتاش باید برود، از اینکه گناههای این سالها را به گردن این یا آن مهره رژیم بیندازید قادر نخواهید بود مردم را فریب بدهید. این رژیم در کلیتاش باید نابود شود تا بلکه مردم ایران نفسی به راحتی بکشند.
شما و کسی که به شما پول داده تا چنین اراجیفی را به هم ببافید بخوبی میدانید که رژیم در این انتخابات به آرای مردم بیشتر از ماهی به آب نیاز دارد و اگر نتوانید مردم را بفریبید و به پای صندوقهای رای بکشانید راه تنفس شما مسدود خواهد شد.
خوشبختانه مردم ایران امروز از همیشه هشیارتر با انتخابات برخورد خواهند کرد و اینبار مثل دو انتخابات گذشته فریب شما را نخواهند خورد شما مهرههای سوختهای بیش نیستید.
نوشته: خُسن آقا در ساعت: 1:55 am در بخش: بدون دسته بندی