Aug 22 2004
آریای جهانخانه در نظرخواهی روز
آریای جهانخانه در نظرخواهی روز جمعه مینویسد:
“بر پدر آدم دروظگو لعنت!. ای کاکوی نانجيب!. من اگه تو اين وبلاگستان بچسم، تمام عالم و آدم می فهمند. تف به تو بياد. من هيچوقت وبلاگستان را که ترک نکردم هيچ، حتا خيلی فعال نيز هستم. تشريف ببر اين جا و خودت را به خواب نزن. کلبعلی داره به تو می خنده ”
آخه مرد حسابی فکر کردی خُسن آقا از علوم غیبیه خبر داره یا کف دست زمختاش را بو کرده که حضرت عالی در جای دیگری مینویسید!؟
تازه از کجا بدانم که این که میگوید آریا است، همان آریای جهانخانه هست، دنیای مجازی است و هزار عیب شرعی. البته باید بروم این اراجیفت جدیدت را بخوانم ببینم همان آریاست با آن زبان الکناش یا سر آریا را هم زیر آب کردهاند و یکی را گذاشتهاند جایش این اراجیف را بنویسد.
اگر خودت هستی باید ازت پرسید خوب مگر مرض داشتی جهانخانه را تعطیل کردی و اینجا را باز کردی!؟ مگر دکان بقالی است که با عوض کردن محل دکان و خریدن یک دکان با سرقفلی گرانتر و دکان دونبش کار و کاسبیات بهتر شود!؟ آنکه مینویسد و آنچه مینویسد مهم است نه اینکه کجا مینویسد!
والله وضعات هم که خوب شده نه فقط آپارتمان اجارهای داری (حتمآ برای دختر بازیهات این یکی رو اجاره کردی!) بلکه خانه ویلایی دونبش هم که خریدی! کلبه حقیرانه خُسن آقای کله پز کجا و آتش فشان ویتا اکتیوا کونتمپلاتیوا کجا!؟ نفس خُسن آقا میگیرد، چهار بار باید نفس خود را بلا و پایین ببرد تا این لغات قلمبه سلمبه شما را تلفظ کند، کی میره این همه راه رو!
کاکو میدونی چیه!؟ ما از بچهگی خرمان دم نداشته! ما را چه به این ادا و اطوارها، ما اگر زبان کلبعلی را هم بفهمیم باید کلاهمان را بیندازیم بالا، ویتا اکتیوا چمیدانم چیچی که جای خود دارد.
نوشته بودی این نوشتهات را بخوانم، خوب من هم خواندم، همه حرفهایی را هم که زدی قبول دارم ولی آیا از خودت پرسیدهای که تو چه کردی در این زمینه. نوشتن جای خود دارد عملات چه بوده.