May 10 2004
دوچرخه سواری دختران و فتوای خامنهای
ماه نوامبر که رفته بودم ایران مثل همیشه شبها با خانواده دور هم جمع میشدیم و با خوردن چند قوطی آبجو و چند پیک ودکا شروع به چرندگویی میکردیم یکی از شبها به خانمها یک پیشنهاد دادم، گرچه شوخی بود ولی نزدیک بود کار دستمان بدهد. شوخی از این قرار بود که به خانمها پیشنهاد دادم که اگر آنها بدون حجاب اسلامی با دوچرخه طول خیابان قصردشت شیراز را طی کنند من به آنها یک بلیط مسافرت به فرانسه همراه با مخارج چهارهفته اقامت را به عنوان جایزه خواهم پرداخت و خودم هم حاضرم کون برهنه طول همین مسافت را با دوچرخه طی کنم. از بخت بد ما یک خواهر داریم که شیرزنی است، باور کنید گمان نمیکردم که قبول کند چنین کاری را بکند یک مرتبه دیدم دوچرخه را برداشته میخواهد از خانه خارج شود با التماس خواستم متوقفش کنم ولی او با حالتی خیلی جدی میخواست به من ثابت کند که قادر است این کار را انجام دهد.
من بیچاره هم که از ترس کون خودم مجبور بودم به او التماس کنم که بابا دست بردار من از اصل شوخی کردم ولی او ول کن نبود. عاقبت گفتم که حاضرم بلیط و مخارج مسافرت را بپردازم اگر او دست از این کار بردار ولی مگر حریفش میشدیم او چانه میزد که حاضر است از این کار دست بردارد به شرط آنکه من کون برهنه با دوچرخه مسافت را طی کنم. خلاصه با مداخله مادرم مشکل حل شد و خانم دست از لجبازی برداشت.
امشب که این خبر را خواندم یادم به خواهرم افتاد که میخواست با دوچرخه از خانه بیرون برود. حالا اما دیگر چیزی نمانده که خانم ها با دوچرخه نه فقط بدون حجاب که حتی با کون برهنه به خیابان بریزند و ملاها را از رو ببرند. عکس کنار را ببینید چه دهن کجی از این بالاتر. زنده باد شیرزنان از این نوع و از نوع خواهرم.
نوشته: خُسن آقا در ساعت: 11:42 pm در بخش: مبارزه با رژیم