May 03 2004
یک جایی که یادم نیست
یک جایی که یادم نیست کجا، کسی این سوال رو مطرح کرده بود که جریان چی هست که یکمرتبه زندانیان سیاسی رو میفرستند بروند مرخصی و شاهرودی دستور میده شکنجه ممنوع و خلاصه اتفاقاتی از این دست.
اگر اخبار دیگر رو کنار این چند پدیده قرار بدیم میتونیم حدس بزنیم که جریان از چه قرار است. اگر دقت کرده باشید سفر خرازی به اروپا با افتضاح بیحدی انجام شد و چیزی نمانده بود شیراک یک فحش خواهر و مادر نثار آقا کنه و همچنین تلاشهایی که دولت بوش این اواخر انجام میدهد، برای اینکه یک نعل درست و حسابی کف سم آخوندا بکوبه. آقایون اروپاییها گویا برای اینکه قافیه رو پیش بوش نبازند و بتوانند در ادامه حمایت از ایران مثل گذشته رفتار کنند، مجبور شدند یک ضربالعجل برای آقایون تعیین کنند و به ایشان بفهمانند (بخوانید خرفهم کنند) که این توبمیری از آن توبمیریهای قبلی نیست و باید آقایون یک کم از توحششون بکاهند وگرنه اروپا مجبور میشه در مقابل بوش کوتاه بیاد. به همین خاطر هم هست که آقایون با عجله یکی یکی بدون سروصدا زندانیارو آزاد کردند و حتمآ جریان خارج کردن پروند حقوق بشر ایران از کمیسیون اروپا هم جزو یکی از همین بده بستانها بوده.
چیزی رو که باید بیشتر زیر زره بین گذاشت رفتار انگلیس هست تا مشخص شود که در این مساله ایران بلر کنار دست رفیق کابوی خود قرار خواهد گرفت یا رفقای سابقش اروپا. با پیوستن بلر به اینها وزنه اروپا درمقابل بوش سنگینتر خواهد شد و شاید همین امر باعث شود که تا حدودی از فشار بر ایران کاسته بشه.