Apr 06 2004
قانون، تروریسم اکثریت بر اقلیت
شبح همیشه بحث های داغی را راه می اندازد که این خود بدون درنظر گرفتن نتیجه این بحث ها نعمتی است تا ملت وبلاگ نویس حداقل تمرین کنند که چگونه با هم همزیستی کنند گرچه گاهی اوقات کار به چاقو چاقو کشی میکشد ولی باز نعمتی است.
یک مسالهای که اکثرآ دراین گونه بحثها در میگیرد این است که قانون باید چنین باشد یا چنان. چیزی که در این بحثها اکثرآ از آن غافل می مانند آن است که قانون درجای خود چیز خوبی است (اگر) اجرا شود. از اینکه قانونی هرچقدر درست و نوگرا نوشته شود ولی در اصل اگر زمینههای اجرای آن بررسی نشود و نبض جامعه قبل از نوشتن چینین قانونی گرفته نشود تا مشخص شود که آیا جامعه آماده پذیرش چینین قانونی هست یا نه، چنین قانونی حتی بی ارزش تر از کاغذی است که قانون بر آن نوشته میشود.
یک جوکی توی ایران قدیما شنیده بودم که میتونه این رو که میگم بخوبی توضیح بده.
سه تا هم کلاس باهم از شغل پدراشون تعریف و تمجید میکردند. اولی گفت شغل پدر من آنچنان مهم است که او در مجلس قانون مینویسد تا همه ملت آنرا اجرا کنند. دومی گفت شغل پدر من مهمتر است چون اوست که در دادگاه قانونی را که پدر تو مینویسد به اجرا میگذرد. سومی به ریش هر دو خندید و با غرور گفت شغل پدر من که پارسبان است خیلی مهم تر است چون او با گرفتن 10 تومان میریند به قانونی که پدر تو مینویسد و حکمی که پدر تو صادر میکند.
حالا عزیزانی که این بحث رو در وبلاگ شبح پیگیری میکنند اکثرآ به یک نکته توجه نمیکنند و آن اجرا کردن این قوانین خیالی است که مینویسند.
قانون گذاران، دولت و ملت فرانسه بیشتر از یک سال درگیر بحث ممنوعیت حجاب در مدارس بودند و عاقبت این قانون ممنوعیت را تصویب کردند و من با اینکه شناخت زیادی از جامعه فرانسه دارم تمام مدت میگفتم امکان ندارد قانون گذاران فرانسه تا این حد کوته فکر باشند که چنین قانونی را تصویب کنند ولی متاسفانه این کار را کردند و خواهید دید که این قانون یا اجرا نخواهد شد و بصورت یک قانون مرده در خواهد آمد یا اینکه تنشهای بیشماری را در جامعه فرانسه باعث خواهد شد.
در فرانسه حدودآ چهار میلیون عرب و دیگر ملیتهای مسلمان زندگی میکنند که اکثرآ کم و بیش به اسلام اعتقاد دارند ممنوعیت باعث میشود که این شهروندان خود را شهروندان درجه دو احساس کنند و این خود زمینه منفی خواهد داشت و تشنجی را ایجاد خواهد کرد که از قبل در فرانسه وجود داشته و آن را تشدید خواهد کرد. بگمان من اجرای این قانون حتی در ایران هم ساده تر خواهد بود تا در فرانسه. حالا اگر من قانونگذار بودم و میخواستم این مشکل جامعه را حل کنم حداقل قانونی مینوشتم که مقصر را تنبیه کند نه بچههای بی گناهی را که خودشان مورد تجاوز قرار گرفتهاند. این قانون بیشتر فشار را بر فرزندان مهاجرین در فرانسه وارد می کند تا پدران گردن کلفتشان که مقصر اصلی هستند.
دوستانی که گمان میکنند با نوشتن قانون میتوان همه مشکلات را حل کرد باید به درون خود بروند و فکر کنند و به این سوال ساده پاسخ دهند که چرا جمهوری اسلامی که یکی از خشن ترین حکومتهای عصر حاضر است قادر نبوده قانون حجاب را آنطور که قانون گذاران میخواسته اند اجرا کند؟ اگر پاسخ این سوال را دادید به همان دلیل هم نه در فرانسه و نه در ایران آینده قانون منع حجاب قابل اجرا نخواهد بود هرچقدر هم که من و شما برای آن سینه سپر کنیم. پس بیخودی جامعه را به تشنج نکشید، البته اگر این شانس را داشتید که چنین قانونی را به تصویب برسانید.
اگر بخواهم قانون را بصورت عریان تعریف کنم تعریفم چیزی میشود در این مایه ها:
قانون ابزار تروریسم اکثریت (دولت) بر اقلیت است. شوکه شدید؟ اشکالی ندارد ولی قانون چیزی نیست بجز همین که گفتم. قانون چیزی نیست بجز روش زندگی از دید زورمندان در بهترین حالت آن اکثریت.
قوانین نانوشته بیشتر کارآمد دارند تا قوانین نوشته شده.
پس سعی کنید جامعه رو بسازید، البته با قوانین نانوشته.