Mar 23 2004
مزد گوركن و بهای آزادی
امروز میخواهم دو مساله رو که شباهت زیادی به گوز و شقیقه دارد مورد بحث قرار بدهم و بعد هم در آخر اگر موفق شدم گوز و شقیقه رو بهم ربط خواهم داد. با اینکه میدونم اینکار باعث میشه شاید دوستانی رو ناراحت کنم ولی راهی بجز این کار ندارم چه از روزی که این کار وبلاگ نویسی رو شروع کردم با خودم پیمان بستم که بجز منافع ایران چیز دیگری رو در ارجعیت قرار ندهم و حالا که وبلاگ خُسن آقا دارد 2 ساله میشود یک بار دیگه بر سر پیمانم بمونم و همان راه روش رو ترویج بدم.
این مساله تروریسم شاید در شرایطی قابل قبول باشه ولی امروز دیگه قابل قبول نیست، حداقل در نوعی که القاعده و حماس مجری آن هستند.
اینکه شیخ احمد برای مردمش مبارزه میکرد یا برای منافع خودش یا دیگران بحث اصلی نیست. بحث اصلی اما در بکار بردن ابزاری است که برای رسیدن به این هدف دنبال میشود.
آیا فراموش کردهاید این جمله معروف را “هدف وسیله را توجیه میکند” که یکی از اساسی ترین شعارهای حزب توده بوده و هست و حتمآ عاقبت آن را هم مشاهده کردهاید.
اینکه شیخ برای رسیدن به هدفی که دنبال میکرد از جوانان کم سن و سال تهییج شده سوء استفاده میکرد در اینجا مساله بحث ماست نه هدف شیخ.
زمانی که شیخ و هم پالکیهای او به خود اجازه میدهند از جوانان کم سن و سال برای ترور استفاده کنند همان جوانانی که یقینن سالها قبل از بستن دینامیت به کمر خود، بوسیله شیخ و یاراناش مغز شویی شده تا در روز موعود به روش ابراهیم پیغمبر، کارد بر گلوگاه شان بگذارند.
آیا این شعر زیبای شاملو اینجا مصداق پیدا نمیکند که میگوید:
هرگز از مرگ نهراسيدهام! …
اگرچه دستانش ، از ابتذال شكنندهتر بود! …
هراس من – باری – ،
همه از مردن در سرزمينی ست ،
كه مزد گوركن ،
از بهای آزادی آدمی ، افزون باشد! …
آیا به گفته شاملو شک دارید؟ یا به برداشت من از این جملات!؟
چگونه و با کدام استدلال میخواهید برای رسیدن به زندگی بهتر، بهترین فرزندان آب و خاکتان را با مغز شویی روانه قتل گاه کنید به این امید که روزی زندگی را بر دیگران آسان گردانید! من با تلاش و فداکاری برای رسیدن به هدفی والا مخالفتی ندارم ولی آیا ترس ندارید که در سرزمینی بمیرید که مزد گورکن بر جان آدمی افزون باشد؟
اگر شما هم مثل حماس و دیگر تروریستهای از این دست گمان میکنید که با کشتن چند شهروند عادی یهودی به آزادی دست خواهید یافت باید به حال شما افسوس بخورم. عزیزان دقیقآ کارهایی را که حماس و القاعده میکنند در راستای همان اهداف جانیانی از نوع بوش و شارون برای توجیه اعمال ضد انسانیشان است و چه زیبا مینویسد “ماخاك” در نظر خواهی دیروز:
“فقط مي خواهم يادآوري كنم كه شيخ ياسين و حماس را اسرايل بزرگ كرد تا به عرفات به عنوان رهبر فلسطين كه طرف اصلي در مذاكرات صلح بود ضربه بزند( بتي به نام عرفات را شكست) و حال كه از عرفات چيزي نمانده نيازي هم به شيخ نداشت و دخلش را آورد”
آیا گمان میبرید که برای اسرائیل مشکل بود که زودتر ازاین شیخ را به درک واصل کند؟ فقط منافعشان بود که این کار را غیرممکن میساخت وگرنه در عرض کمتر از یک روز با پرداختن چند هزار دلار بوسیله اطرافیان خود شیخ اورا قصابی میکردند.
اینکه بتوان ترور را توجیه کرد مشکل من نیست من هم در شرایطی که حساب شده باشد برای رسیدن به هدفی با آگاهی کامل با آن مخالفتی ندارم تا مثلآ خود شارون را ترور کنند، ولی اینکه جوانان بی گناه و فقیر فلسطینی را مغز شویی کنند و آنها را با تهییج به کام مرگ بفرستند با هیچ منطقی قابل دفاع نیست، حتی با منطق “والدبمانعلی” عزیز. عزیز جان، من افکار تورا عمیقتر از این میدانم، کمی در این مساله تفکر کن!
اگر شخصی بنام “master” از شیخ دفاع کند برای من اهمیتی ندارد چرا که او در بین وبلاگ خوانها ناشناخته است و از او توقعی نیست ولی اگر “والدبمانعلی” چنین کاری را بکند شدیدآ مرا نگران آینده ایران میکند.
مبارزات مردم آفریقای جنوبی را بخاطر دارید؟ آن مبارزات شباهتهای زیادی با مبارزه مردم فلسطین داشت هم از نظر نژادپرست بودن رژیم آفریقای جنوبی هم از نظر طولانی بودن مبارزه هم از نظر منافع ابرقدرتها و بطور کلی هم از نظر ترورهایی که در مقاطعی در آفریقای جنوبی انجام شد ولی رهبری مبارزات در آفریفای جنوبی بدست انسانی بود بس هشیار که در روز موعود با گذشت و درایت مبارزه را به نتیجه مطلوب رساند ولی افسوس که چنین درایتی را در مبارزان فلسطینی کمتر مشاهده میکنیم و مخصوصآ در شاخه حماس آن.
مبارزه حماس امروز شباهت زیادی به ادامه جنگی که هاشمی در سالهای 60 با تهییج جوانان و فرستادن آنها بر روی مین دارد، زمانی که خود او فرزندانش را به اروپا فرستاده بود.
گناه این جوانان فقط وطن پرستیشان هست درصورتی که بانیان چنین مبارزهای جنایت کاران جنگی بیش نیستند.
میبخشید اگر مطلب طولانی شد.