Feb 08 2004
آقا قیصر هم حق ممد
آقا قیصر هم حق ممد چاخانو گذاشت کف دسش:
از وبلاگ قیصر
ِسی ِید مملی دمت گرم!
ممل خان شیش سال همه رو گذاش سر کار، یه ناله یی کرد که قتلای زنجیره یی آبخورش تو خود وزارت اطلاعات بود. ولی نتیجه ش این شد که گنجی و دیگرون افتادن زندون و هر کی یم حرفی زد چن ماهی آب خنک به خوردش دادن. خاتمی بار دوم حسابی سنگ تموم گذشت و نشون داد که آخوند هر کاریش کنی آخونده. سی ید جلوی دوربین اشک تمساح ریختو گف ” من سر عهدی که با شما بسته ام هستم” و بود. هست. ( اونوخ معلوم نبود که منظورش ولی ی فقیهِ یا ملت. حالا معلوم شد که ایشون این حرفو به آقا می گفتن) ایشون با عهدی که از بچگی تو فیضیه با ریش سفیداش بسسه بودن پایبند هسسن و کسی نیسسن که نمک بخورن و نمک دون بشکنن. خاتمی مرد حرفه ! پای حرفش واسساده. منتها اول معلوم نبود که ایشون منظورش چیه. ( عین تموم آخوندا که از صحرای کربلا می گن و فکرشون تو اون حق الزحمه یی هس که صاحب عزا بهشون می ده. ) بابا حسابشم همینه. نمی شه که تو فیضیه بزرگ بشی و هوای اونا که اهل فیضیه نیسسنو داشته باشی. ملت نفهمید چوبشم خورد. آخوند هر چی که بشه باید حوزه و فیضیه واین جا ها رو داشته باشه. خودش از این جور جاها اومده. تازه اوناشونم که تو دانشگاه درس خوندن باس هوای حوزه رو داشته باشن. حوزه واسه عمامه به سر عین واتیکانه واسه کشیشا. نون دونی اونجاس. آدم که واسه خودش شیشکی نمی بنده! آبخور همه شون یه جاس. سی ید ممل ولی کار بزرگی کرد. سی ید نشون داد که هر کی که عمامه سرشه ذهنش بسسه س! خدایی شم همینه. … ادامه مطلب
نوشته: خُسن آقا در ساعت: 9:10 am در بخش: بدون دسته بندی