15
Jul
2002
امنیت ملی!
میدونید انگار که حُسن آقا وقتش خیلی زیاده که حالو باید هر روز یک سری هم به روزنامه رسالت بزنه چون از قرار معلوم روزنامه اصلاح طلبها همگی کُن ستیپه شدند (بزبان فرانسه یعنی مجازشون سفت شده) و هیچی نمینویسند. چند روزی هست که ما رو مجبور میکنن به روزنامه های شبه اصلاح طلب رجوع کنیم. باور بفرمایید ما حتی مطالب روزنامه های اصلاح طلب رو هم قابل خوندن نمیدونیم چه برسه به شبه اصلاح طلبان ش رو، ولی خوب چیزهای خنده دار و خوبی رو اونجاها میتونید پیدا کنید. باور بفرمایید من مطمئنم که هادی خرسندی هم مطالبش رو از رو دست اینا کپی میکنه.
روزنامه رسالت در سرمقالش (دوروز پیش)حمله ی همه جانبه ای رو به عباس آقا عبدی کرده وگفته که این آقا همان کسی هست که آشوبهای 78 رو در دانشگاه کلید زد و از خاتمی خواسته تا بعنوان “رئیس شورای عالی امنیت ملی (حُسن آقا: کدام امنیت ملی!؟ کدام کشک کدام پشم؟) او و سایر هم فکراش رو به اعتقاد سرمقاله نویس توی یک مینی بوس جا میگیرن (حسُن آقا: این سرمقاله نویس هم داره خط میده به انصار SS که یعنی بعله اینها رو توی مینی بوس بندازید توی دره مثل نویسندگان) را تنها یک ماه تحت الحفظ نگه دارند تا همه مشکلات امنیتی نظام در داخل حل بشه.
البته چیزی که سرمقاله نویس روزی نامه ی رسالت نمینویسه اینه که چطوره که هنوز بعد از 24 سال کشت وکشتار هنوز این “مخالفین” تموم شدنی نیستند که برعکس روز به روز هم تعدادشون زیادتر میشه.
در بخش: بدون دسته بندی
14
Jul
2002
انصار حزب الله = SS
مطلب امروز رو که نوشتم بعد یک ایده ای به مغز معیوب حُسن آقا فشار آورد که این پیشنهاد رو بنویسم:
حالا که حزب الله خودش پیشنهاد داده که ما اونا رو SS خطاب کنیم چرا که نه، پس از این ببعد حُسن آقا با حفظ مواضع انصار حزب الله را بهمان اسم با مسمای SS خطاب خواهد کرد و خواهشمندم که دیگران هم همین کار را بکنند و کسانی هم که وبلاگ نویس هستند اینکار را بکنند تا این اسم کامآ جا بیفتد.
مرگ بر انصار SS
در بخش: بدون دسته بندی
14
Jul
2002
SS البته از نوع ایرانی آن
سه روز هست میخواستم مطلبی رو در این مورد بنویسم ولی هر روز مساله مهمتری پیش اومد و امکان این کار را پیدا نکردم، ولی برای این که مطلب کهنه نشه امروز چند سطر در موردش مینویسم و باقی را به عهده خوانندگان میگذارم تا خود تجزیه وتحلیل کنند. موضوع از این قرار است که سالهاست که اکثر ایرانیان بر این نکته تاکید دارند که تفاوت زیادی بین انصار حزب الله و SS نازی وجود ندارد و روش کار و طرز فکر این دو گروه با هم شباهتهای زیادی دارد و این کشف جدیدی نیست که من کرده باشم ولی کشف جدیدی که سه روز پیش کردم مرا به نوشتن این مطلب واداشت. میپرسید کشف جدید حُسن آقا چیست که سه روز پیش پیدا شده، شاید خودتان هم دیده باشید ولی اگر ندیدید سری به این آدرس (http://ss.persianblog.com) بزنید، چون تا به حال مخالفین رژیم انصار حزب الله را SS میخواندند و امروز روز انصار خود خود را به این لقب ملقب کرده اند
در خاتمه میخواستم سه بیت آخر این شعر مولوی را بنویسم دلم نیامد گفتم همه را بنویس تا مردم در این دنیای بی وفا لذتکی برده باشند
بنمــــاي رخ كه بــــاغ و گلستانـــم آرزوست
بگشــــاي لب كه قند فـراوانم آرزوست
اي آفتــــاب حســــن بــــرونآ دمـــي ز ابــــر
كـــان چهره مشعشع تـابانم آرزوست
گفتـي زنــــاز بيش مــــرنجــــان مــــرا بــــرو
آن گفتنت كــه بيش مـرنجانم آرزوست
وان دفع بگفتنت كه برو شه به خانه نيست
وان نــــاز و بــــاز تندي دربـانم آرزوست
بــــله كه شهر بي تــــو مــرا حبس ميشود
آوارگــــي و كــــوه و بيــابــــانم آرزوست
زين همرهان سست عناسر دلــم گــــرفت
شير خدا و رستــــم دستـــانم آرزوست
جانــــم ملــول گشت ز فرعــــون و زلــــم او
آن نــور و تـور و مسي عمراتم آرزوست
زين خـلق پرشكايت گــــريان شدم ملــــول
آن هــاي و هوي نعره مستانم آرزوست
يكدست جــــام باده و يكدست زلــف يــــار
رقصي چونين ميــانه ميدانــــم آرزوست
اين نــان و آب چرخ چو سيل است بيوفــــا
مــــن مــــاهيم نهنگم عمـــانم آرزوست
دي شيخ با چراغ همي گشت گرد شهـــر
كــــز ديـــو و دد ملولم و انسانم آرزوست
گفتيم يــــافت مي نشود جسته ايم مــــا
گفت آن كه يافت مي نشود آنم آرزوست
هــرچند مفلسم نپزيــــرم عقيــــق خــــرد
كــــان عقيــــق نــــــادر ارزانــــم آرزوست
در بخش: بدون دسته بندی
13
Jul
2002
در اخبار آمده بود که:
سردار قالیباف: 130 تا 140 نفر در روز 18 تیر دستگیر شدند. نکته دومی که ایشان فرموده اند این است که همه ماموران بوِیژه ماموران لباس شخصی باید کارت شناسایی ارائه دهند.
حُسن آقا دو سوال ناقابل از این سردار گرامی دارد.
1. آیا 130 نفر دستگیر شده اند یا 140 نفر؟ چون همانطور که سردار استحضار دارند اون ده نفر باقیمانده هم مادر و پدر دارند یا شاید زن و قرزندی داشته باشند یا شاید مادر فرزندی باشند. پس خیلی خوب میشد اگر سردار گرامی در عصر کامپیوتر کمی دقیقتر صحبت میکردند.
2. سردار بفرمایند این لباس شخصی ها کارتشان را قبل از زدن چماق ارائه دهند؟ یا بعد از فرود آوردن چماق؟
در بخش: بدون دسته بندی
13
Jul
2002
فعلآ وقت نوشتن ندارم چون در حال خواندن دو سه تا سایت جدید که دیروز پیداکردم هستم شما هم اگر خواستید از اینجا شروع کنید.
روز خوش
در بخش: بدون دسته بندی
12
Jul
2002
ساعت خواب آقای آیت الله طاهری
پیش گفتار: باور بفرماید این مطلب را چند روز در باره اش فکر کرده ام(از آن روزی که آقای طاهری استعفا دادند) و با وجدانی آسوده آن را برایتان مینویسم. گمان میکنید که دروغ میگویم، این هم نظر یک رفیق شفیق، که با این نوشته مخالف است. شما هم دوست داشتید نظرتان را در پایین بدهید درصورتی که قانع شوم و نظرم عوض شود خواهم گفت، ولی امروز به این نوشته ایمان %100 دارم. البته درمورد همین نکته دوست گرامیم من هم تا دیروز همین عقیده را داشتم ولی با اینجور مسایل نمیشود نیمه بند برخورد کرد، برخورد باید قاطع باشد.
نظر دوست گرامیم:
مردک خر بذار يكخورده بينشون نفاق بيفته بعد از اين حرفها بزن تازه اوليش جدا شده ميخواي كيش كيش كني كه بقيه هم فكر كنند كه چه بريم چه نريم خشتكمون را ميكنند پس بهتره نريم و مقاومت كنيم شايد فرجي حاصل بشه؟
اینهم خود مطلب:
روز 18 تیر بجای اغتشاشات مردمی از قرار معلوم روز اغتشاش در درون هیئت حاکمه جمهوری اسلامی بود. کسانی که در انقلاب قبلی شرکت داشته اند بخوبی از راه رسیدن انقلاب 1381 یا شاید 1382 را میبینند. درست زمانی که جنبش مردمی سال 1357 میرفت که بثمر بنشیند، دار و دسته ی رژیم پادشاهی یکی پس از دیگری از رژیم فاصله میگرفتند و سران رژیم را تنها میگذاشتند، هر چقدر که به روز 22 بهمن 57 نزدیکتر میشدیم بر سرعت پیوستن اینگونه افراد به مردم افزوده میشد. اینان چه کسانی هستند که صبر میکنند و در آخرین لحظات، زمانی که قطار حکومت در حال سقوط به پرتگاه نابود کننده ی تاریخ میرسد، از آن بپایین میپرند و بصورتی خود را از مردم میدانند تا دوباره بتوانند در فردای قیام مجددآ سوار بر قطار حکومت جدید شده و آن را از مسیر خارج کنند. و روشنفکران ما همچون دفعات قبل سر خود را به زیر برف فرو کرده و خوشحال از اینکه یک نفر دیگر بصف ما پیوست!. یا این روشن فکران سیاسی کاران کارکشته اند که برایشان فرقی نمیکند چه کسی بیاید و چه کسی برود فقط حق آنها پرداخته شود و آنها هم خوشحالند. یا اینکه از مرحله پرت وگرنه این آقای طاهری بایستی مغز خر بلعیده باشد که 24 سال طول میکشد تا آقا امر برش مشبه شود که ای چه نشسته اید که رژیم فاسد است.
جناب آقای طاهری ملت ایران 23 سال زجر کشیده، در این مدت بهترین جوانانش را به مسلخ برده اند بهترین فرزندان این ملک را در جبحه های جنگ قربانی کرده اید. کارا ترین فرزندان این آب و خاک را از مملکت فراری داه اید کل دارایی ملت را بعنوان سهم امام و خمس بلعیده اید و خالا که دیگر اسم به تح دیگ خورده و دیگر چیزی برای دزدی و ناموسی برای تجاوز باقی نمانده بفکر استعفا افتاده اید. زهی خیال باطل اگر رژیم استعفای شما را بپذیرد این ملت آن را نخواهد پذیرفت، شما در برابر این ملت پاسخگو خواهید بود. شما در روز موعود همچون دیگر سردم داران این رژیم مکار به پای میز محاکمه عدالت فرا خوانه خواهید شد.
جناب آقای طاهری دیر رسیدیت تمام شد. آقای طاهری ملت این مرتبه فریب اینگونه شارلاتان بازی ها را نخواهد خورد و به چیزی کم تر از خلع لباس کلیه ی ملاهایی که در این بیست و چند سال “هم از طوبره خورده اند و هم از آخور” راضی نخواهد شد و در حکومت آینده آن مرز و بوم جایی برای مفت خورانی همچون شما ها نخواهد بود. و باور بفرمایید آن چنان که من میبینم در رژیم حکومتی آینده یا آخوندی نخواهیم داشت یا اینکه اینان را بکار گل خواهند گماشت تا ضرر و زیانی را که در این بیست و چند سال به مملکت وارد کرده اند را باز پرداخت کنند.
در بخش: بدون دسته بندی
12
Jul
2002
بد نیست بعد از خواندن مطلب امروز در مورد آیت الله طاهری به این دو لینک هم سر بزنید.
این لینک و این صفحه ی اول روزنامه نوروز پنجشنبه 20 تیرماه مراجعه کنید.
در بخش: بدون دسته بندی