15 Nov 2002
15 Nov 2002
دولت طنز یا طنزدولتی!! حتمآ
دولت طنز یا طنزدولتی!!
حتمآ شما هم پیگیر مسالهی این زنان سیاهجامگان! در اصفهان شُدیت! این چندروز گذشته هرکسی یک چیزی میگه! رئیس شهربانی اصفهان ساز خودشو میزنه، استاندار رقص خودشو میکنه و خلاصه هر الدنگی یک چیزی برای دلخوش کنک به خوردِ ملت میدِه، این وسط مونده ملت، کیج و خمار که آیا سیاه جامگان هستند یا سفیدجامگان! کونی زاده اند یا حرامزاده! نیروی دولتی هست که از این گوه خوریها میکنه یا نیروی امام زمان! خلاصه خیلی که بخواهیم تخفیف بدیم که لغات رکیک بکار نبریم اسمش رو میتونیم بگذاریم دولت خرتوخر، یا باز هم تخفیف بدیم اسمشو میشه گذاشت دولت طنز. خوب درسته که ما ملت از طنز خیلی خوشمون میاد، ولی این طنز هم دیگه تبدیل شده به اسهال خونی. چه توقعی داریم!؟ وقتی یک حکومتی رو مثل حکومت شاه، حالو کون لق شاه، نریت فردو حرف بَرِی خُسن آقو دربیارید و بگیت خُسن آقو هم شاهی شده ها! ولی حالو خودمونیم هیچکَس غریبهیی هم حرفمونه نمیشنفه! ولی واقعآ حکومت طنز برقرار کردیم ها! مثلآ انقلاب کردیم (میبخشید ها باید گفت استفراغ) یکی نیست به این آقوی خاتمی بگه خوب مردیکه تو دیگه ریدی به این حکومت کردنت، باور کن شاه سلطون حُسین هم بهتر از تو حکومت کرد. آخه مردیکه مگه مجبوری!؟ ول کن برو روضَتو بخون، مَگِه کِرم داری مسولیت قبول میکنی!؟ این مطلب رو بخونید البته قبل از خوندن بریت توالت وگرنه اگر از زور خنده ریدیت تو تومبون خودتون بعد نیوت به خُسن آقو فحش بدیت ها!؟
حمله نقابداران سياه پوش در خيابان هاى اصفهان به زنان و دختران
در شهر اصفهان، گروهى با حجاب اسلامى زنان و ملبس به روبنده، چادر و دستکش سياه، با رهگذرانى که بدحجاب يا کم حجاب تشخيص مى دهند، به طرز خشونت آميزى درگير مى شوند. سرگرد حقيقت فرمانده نيروى انتظامى استان اصفهان گفت گروه سياهپوش روبنده دار، تحت سرپرستى زنى به نام علامه فعاليت دارند و با توريست هاى خارجى هم برخورد مى کنند. گزارش ها حاکى است که آنها زنان و دختران را در پارک ها و خيابان ها به روز و با ضرب و شتم به رعايت احکام حجاب اسلامى دستور مى دهند. فرمانده نيروى انتظامى اصفهان گفت بدون وجود شاکى خصوصى نيروى انتظامى نمى تواند با آنها برخورد کند. وى افزودبعضى از سياهپوشان با اتوموبيل هاى مدل بالا تردد مى کنند و ممکن است مردان نيز با لباس مبدل در ميان آنها باشند.
14 Nov 2002
نامه سرگشاده به جوجه هکرها
نامه سرگشاده به جوجه هکرها
این هکشدنها داره منو کلافه میکنه٫ این دوتای آخری که هک شدن٫ بانویشرقی و روحاللهپهلوی بودند. قبلآ هم که همه میدانند کسان دیگری هک شدهبودند.
با نوشتن این مطلب دوست دارم چند کلمه با این بزمجههایی که بهخیال خودشون هکرشدهاند صحبت کنم.
جوجه هکرهای محترم٫ سوال اول: آیا شاش شما کف کرده یا هنوز بجای شاشتان دهنتون از شیر کف میکنه!؟ آره با شماهستم٫ محض رضای خدا بیایید این مکان را هم هک کنید تا ما هم از این نوشتن نجات بیاییم! ما :
اولندش از نوشتن خسته شدیم و پنجههامون دیگه ازش خون میریزه از بس دوانگشتی نوشتیم.
دویومندش از صبح تا شب داریم فحش میدیم به خواهر و مار و پدر و جدو آباد هرچی آخونده و از این ببعد باید فحش دادن به شما رو هم به لیست فحاشیهامون اضافه کنیم.
سهیومندش دوست دارم ببینم شما چند مرده حلاجیت!
خلاصه بهامید دیدار
13 Nov 2002
دیروز و امروز هوا بس
دیروز و امروز هوا بس ناجوانمردانه سرد بود و برف و باد و مه درکار بود تا روزگار مارو سیاه کنه٫ گفته میشه خرتوخری که در اسلو و اطراف در این دو روز گذشته اتفاق افتاده در ۳۰ گذشته بیسابقه بوده میگیت نه! این هم مدرک.
دیروز سه ساعت رانندگی کردم تا رسیدیم خونه٫ امروز هم یک ساعت تا رسیدم سر کار٫ راهی که معمولا در ۱۲ تا ۱۵ دقیقه پیموده میشود.
12 Nov 2002
برید یک سر بزنید خونهی
برید یک سر بزنید خونهی روح الله پهلوی٫ او مینویسد:
تصويبش کنيد که نکردنش حيف است!!
با توجه به نقش تاريخي، فرهنگي؛هنري؛ اقتصادي؛ اجتماعي و فرهنگي شوراي نگهبان، لازم است مجلس لايحه تعيين وظايف و اختيارات رياست جمهوري را بشرح زير به تصويب برساند.
ابتدا شرح وظايف : ….
12 Nov 2002
مقایسهی ساده امروز میخوام دوتا
مقایسهی ساده
امروز میخوام دوتا رئیس دولت رو با هم مقایسه بکنم گرچه می دونم که این دونفر قابل مقایسه نیستند ولی چون هردو رئیس دولت هستند میتونیم با هم مقایسهشون کنیم.
قبل از شروع یک مطلبی رو مطرح میکنم و بعد میپردازم به مقایسه این دو شخصیت.
فرض کنید شما نان آور یک خانواده هستید و اقتصاد خانواده شما شدیدآ خراب است، بصورتی که خانوادتون تقریبآ در حال از هم پاشیدن هست.
فرض بفرمایید شخصی را میشناسید که ممکن است بتواند به شما کمک کند(کاری برای شما تهیه کند یا پولی به شما قرض بدهد) تا شما و خانواده را از این فلاکت نجات دهد.
شما برای تقاضای کمک به پیش این شخص میروید، وقبل از اینکه مذاکرهای با آن شخص انجام دهید شروع میکنید به پیش شرط تعیین کردن.
چهنظری نسبت به یک چنین شخص فرضی دارید؟ این فرضیه را داشته باشید تا بعد.
و حالا مقایسه ای که میخواهم بکنم:
1- آقای خاتمی دوهفته پیش برای بستن قرارداد و بهتر کردن روابط مابین ایران و اسپانیا به اسپانیا میرود و قبل از شروع هر مذاکرهای شروطی را برای ملاقات تعیین میکند که همگی میدانید، از آن جمله بر سر نوشیدن شراب هنگام میهمانی شام و اینکه خانم پادشاه چگونه لباس بپوشد و …

2- آقای شرودر رئیس دولت آلمان برای یک دیدار خصوصی به اسلو میآید تا با یک سرمایهدار ملاقات کند. این سرمایهدار نروژی کنترل دو کارخانهی کشتی سازی در قسمت شرقی آلمان (المان شرقی سابق) را در اختیار دارد. این اتفاق در رسانه های نروژی انعکاس زیادی داشت چون معمولآ رئیس یک حکومت به دیدار یک سرمایه دار نمی رود و معمولآ با سران حکومتها ملاقات میکنند نه با اشخاص عادی. دلیل این کار آقای شرودر جلوگیری از تعطیل آن دو کارخانهای است که گفتم. همانطور که میدانید آقای شرودر در مبارزات انتخاباتیاش قول داد که تمام امکانات خود را بکار گیرد تا از افزایش نرخ بیکاری در آلمان جلوگیری کند. این آقا در مصاحبه مطبوعاتی که دیشب داشت از سرمایه دار نروژی چنان تعریفی میکرد که انگاری که این دو عاشق و معشوق هستند.
قضاوت را به خود شما واگذار می کنم.
12 Nov 2002
شام آخر رفتم خانهی ممدسن
شام آخر
رفتم خانهی ممدسن یک عکس گذاشته اونجا همه را جمع کرده برای افتار، پیش خودم فکر کردم ایکاش اون آشپزی که این شام را پخته یک کمی شرف داشت، چون اگر حتی یک صدم من هم شرف می داشت فردا روز شادی ملت می شد. اگر منظورم را متوجه نشدید پیغام بگذارید راهنمایی خواهم کرد.







