11
Jan
2003
چند نکته درمورد پرشین بلاگ
از زمانی که پرشین بلاگ بوجود آمده عدهی زیادی از وبلاگ نویسان از جمله خود من به همه هشدار دادیم که این دسیسهی رژیم است برای بدام انداختن مخالفین عدهای پذیرفتند و عدهای نه، عدهای به نوشتن در پرشین بلاگ ادامه دادند و عدهای نقل مکان کردند.
امروز بدون اینکه بخواهم به بحث گذشته دامن بزنم باز میخواهم نکتهای را در مورد این سرویس به استفاده کنندگان آن گوشزد کنم.
چند روزی است که دسترسی به پرشین بلاگ تقریبآ غیر ممکن شده. من روزانه به چند وبلاگ که در پرشین بلاگ است سر میزنم و از نوشته های دوستانی که در آنجا مینویسند استفاده میکنم از جمله کسانی که در لیست لینکهای سمت چپ من قرار دارد. امروز هرچه کردم دسترسی به این وبلاگها میسر نشد.
دوستان باور کنید blogspot.com هم سرعت بهتری دارد و هم ایمنی آن برای شما که سیاسی مینویسید بهتر است حال به چه دلیلی شما اصرار دارید که در پرشین بلاگ بنویسید نمیدانم، اگر بخاطر این است که ایجاد یک وبلاگ در blogspot.com مشکل تر از پرشین هست که این کار را میتوانید با کمک دیگران انجام دهید من خودم به چند نفر کمک کردهام و باز هم حاضرم به هرکسی که بخواهد کمک کنم. پس این مشکل هم قابل حل شدن است. باز هم از همهی عزیزان تقاضا دارم که نقل مکان کنند تا هم کار خودشان را و هم کار خوانندگانشان را آسان کنند.
در بخش: بدون دسته بندی
11
Jan
2003
به! چه خوشمزه است لبهای این فکلی

عکس بدون شرح از شهروند
در بخش: بدون دسته بندی
11
Jan
2003
جمعه 3 دسامبر تصمیم گرفته بودیم به غار شاهپور در نزدیکی کازرون برویم، جهت اینکار مینیبوسی را کرایه کردیم، روی شیشهی مینیبوس عکسی بود که ملاحضه میکنید.
از قرار معلوم عکس متعلق به محمد پیغمبر مسلمانان است!. متاسفانه عکس را بوسیله یک دوربین دیجیتال از روی عکس اصلی گرفتهام، بهمین خاطر از کیفیت خوبی برخوردار نیست، مخصوصآ که هنگام گرفتن عکس نور از پشت شیشهی مینیبوس منعکس شده و کیفیت آن را خرابتر هم کرده ولی هنوز قابل استفاده است.
زمانهایی که من در بلاد اسلام زندگی میکردم عکسهای امامان و پیغمبران خدا را معمولآ باوقار تهیه میکردند ولی امروزه در جمهوری اسلامی برای بهرهبرداریهای بخصوص، تنوع عکسهای این اشخاص هم زیادتر شده. نگاهی به این عکس مرا به خنده انداخت و بلافاصله تصمیم به گرفتن عکس کردم. محمد در این عکس با حالت خاصی طناز و زیباروی طراحی شده که سعی دارد با نشان دادن شانهی چپ خود از بیننده دلربایی کند!.
با آگاهی از اینکه در آن دوران محمد پیغمبر خدا نبوده پس در نتیجه از جایگاه بخصوصی بجز چوپانی جوان و دلربا برخوردار نبوده است و با آگاهی از اینکه اعراب در آنزمانها دختران خود را زنده بگور میکردهاند و درنتیجه کمبود زن درجامعهی عربستان بایستی مشکل ساز میبوده و با نگاهی به زیبایی محمد در این عکس میتوانید خود نتیجه بگیرید که حاصل کار چه شوربایی از آب در خواهد آمد. بیخود نیست که در اسلام مجازات لواط سنگسار است!
چنانچه کسی اعتراضی نسبت به نتیجه گیری من دارد! اعتراضش را به ملایان رژیم بکند که برای منافع خود از هر وسیلهای استفاده میکنند، من فقط از مشاهداتم نتیجه گیری میکنم و به خیر یا شر بودن آن کاری ندارم.
چنانچه مایل به دیدن این عکس به اندازه بزرگتری هستید روی این لینک تقه بزنید.
در بخش: نقد اسلام
10
Jan
2003
کاخ سازی به سبک ملاها
بیانیه سپاه پاسدارن را که حتمآ خواندهاید! اگر نخواندهاید بخوانید که مایهی خنده است شاید هم گریه، در هر صورت یک قسمت آن را برایتان بازنویسی میکنم و توضیحی بر آن خواهم نوشت:
در قسمتی از این بیانه چنین آمده:
… چگونه از خروج از حاكميت دم ميزنيد در حالي كه كساني كه به قانون اساسي پايبند هستند، ميدانند كه بر اساس اصل 56 قانون اساسي حاكميت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هماو، انسان را بر سرنوشت اجتماعي خويش حاكم كرده است. شما از كدام حاكميت ميخواهيد خارج شويد؟
میگویند شبی زنی خیلی دلش هوس کس دادن (به زبان بهداشتی: عشق بازی) کرده بود روکرد به شوهرش و گفت امروز بالای منبر فلان ملا میگفت که هرکس که با زنش چنین کند خدا در آن دنیا برایش یک کاخ مجلل برپا خواهد کرد، بعد رو کرد به مردک و گفت بیا کاخی برای خود در آن دنیا بسازیم! مردک شروع به ساختن کاخ کرد! پس از خاتمه بعد از چند دقیقهای زن با ناز و عشوه روکرد به مرد و گفت بد نیست یک کاخ هم برای پدر و مادرت برپا کنیم، مرد بیچاره دوباره شروع کرد به ساختن کاخ. این روند ادامه داشت تا اینکه پس از ساختن هفت هشت کاخ مردک دیگر نایی برای کاخ سازی نداشت! وقتی زن برای چندمینبار تقاضای کاخسازی برای دیگر بستگان را کرد مرد با اشاره کردن به کیر و خایهاش و گفت: ما دیگر نیستیم این بیل و این هم کلنگ تو خودت به تنهایی بساز!
حالا حکایت کار این پاسدارن مفتخور شده که از یک طرف میگویندحاکم اصلی جهان خداست و هم اوست که انسان را بر سرنوشت خود حاکم کرده و همزمان حاضر نیستند تخم آقای خاتمی را ول کنند که از مسند ریاست به پایین آید و نه خودشان دست از سر مردم بر میدارند، یکی نیست به اینها بگوید خوب شما که کاخسازهای خوبی هستید چرا خودتان نتوانستید بسازید که حالا ذست به دامان این ملای بی خاصیت شدهاید!!
در بخش: بدون دسته بندی
10
Jan
2003
کاشف بعمل آمد که جرج بوش آخوندزاده است!
امروز توی اخبار شنیدم که جناب بوش جونیور درمورد عراق گفته که: “عراق هنوز ثابت نکرده که سلاحهای کشتار جمعی ندارد”
البته از اینکه یک الاغی مثل صدام حسین نیاز به یک همچین کره خری مثل بوش داره تا اونو سرجاش بشونه حرفی نیست، ولی حالا خودمونیم این کرهخر بوش هم بد خری نیست ها، انگاری نطفهی آخوند هست، درست به همون طریقی که آخوندا استدلال میکنند، استدلال میکنه، یعنی میگه ثابت کن که مجرم نیستی. تا اونجایی که ما میدونیم جرم را باید همیشه مدعیالعموم ثابت کنه نه مجرم! ولی خوب همونطوری که گفتم این جورج بوش جونیور هم از تخم وترکهی آخوند باید باشه که از استدلال آخوندی استفاده میکنه.
حالا ما هم به همون طریق اولی از آقای جرج بوش جونیور تقاضا داریم که ثابت کنند که از تخم وترکهی آخوندها نیستند.
در بخش: بدون دسته بندی
09
Jan
2003
این مطلب را بعد از نوشتن مطلب قبلی خواندم، دیدم شاید بد نباشد که آقای بهنود بعد از خواندن این مطلب باز هم بگویند آیا بر نوشتهی خود پافشاری میکنند یا نه!
در بخش: بدون دسته بندی
09
Jan
2003
اگر عموی من کس میداشت عمهام میشد!
مثل اینکه امروز من از دندهی چپ از خواب بیدار شدهام! اول مجبور شدم چند کلمهای به آقای نگاهی پند و اندرز بدهم و حالا هم به این آقای بهنود دیگر. ایشان با بافتن آسمان و ریسمان به هم میخواهند به خوانندگان خود القاء کنند که بهتر این است که پا از پا خطا نکنیم و به کس و ناکس اجازه دهیم هر غلطی دلشان خواست بسر ما بیاورند وگرنه چنین و چنان می شود، و کسانی دیگر همچون فروهرها و پویندهها و … کشانده خواهند شد.
باور بفرمایید آقای “بهنود دیگر” من همهی عمر طالب یک عمهی زیبا روی بودهام و اگر خدا بجای کیر ترکی لایپای عموی من قرار میداد! من هم عمهدار می شدم!.
حضرت بهنود اگر بنابود که ما به نصایح شما گوش کنیم! که حتی شاه را هم به دیار دیگر نمیفرستادیم و شاید اکنون احمدشاه یا بچه و نوادهی او بر ما حکومت میکردند. وشاید حتی در دوران بربریت می ماندیم بهتر میبود در آنصورت هیچ کس از کسانمان را از دست نمیدادیم.
خلاصهی مطلب آقای “بهنود دیگر” شما هم ترکمان زدید با این استدلالتان.
در بخش: بدون دسته بندی