27
Sep
2017
تئوری:
فکرش را بکنید چه قدر راحت است برای رژیم که ماجرای حججی را طراحی و کارگردانی بکند!
آره درست خوندید. فکرش رو بکنید نیروهای مقام عظما میبینند که تعداد بسیجیهای چفیه به گردن برای رفتن به جبهه سوریه و عراق کم شده و به همین دلیل تصمیم میگیرند ماجرا عاشورای سوریه و سر بریده حججی را صحنه سازی کنند.
فرض کنید سناریو نویسی سناریو را نوشته و مثلا مسعود دهنمکی را هم برای کارگردانی به کمک گرفتهاند و فیلمی ساختهاند بنام شهید حججی.
یک آدمی را به شکل و شمایل حججی درآوردهاند یک نفر هم به شکل و شمایل آن داعشی که عکساش منتشر شده و بعد دیگر باقی ماجرا را مداحان مقام عظما با روغن و نعنا داغ دادن روی ماجرا، مردم را برای ساختن یک شهید دیگر آن هم به سبک امام حسین آماده کنند.
مگر نه اینکه حکومت برای قدرت نمایی موشکی موشکهای فتوشاپی هوا میکند! آیا فکر میکنید شهید حججی تولید کردن کار مشکلی است!؟ اگر چنین فکر میکنید یقینا شما هنوز این مارمولکها را نشناختهاید.
همین آخوندها هستند که هر سال با روغن و نعنا داغ دادن روی ماجرای کربلا که معلوم هم نیست واقعیت تاریخی داشته باشد حداقل به این شکل که آخوندها روایت میکنند به خورد مردم میدهند تا برای خود نان آب چربی دست و پا کنند
پ.ن.: شاهد از غیب رسید! به تازگی رژیم دست به فتوشاپی کردن جنگ هم زده است
برچسبها: اسلام, اسلامی, سوریه, سیاسی, عوامفریبی, محسن حُججی, مذهب, مسلمین, ملای حیلهگر
در بخش: اسلام و مسلمین, سیاسی, ملای حیلهگر
18
Sep
2017
حکومتی که ورشکسته باشد هر روزش از روز پیش ترش مفلوکانه تر است.
زمانی بود که آقایان برای نمایش قدرت یک موشک پرتاب میکردند با فتوشاپ آنرا هشتا هشتا نمایش میدادند. حالا این روزها برای نمایش قدرت پوشالی که وجود خارجی ندارد از این شیوه های نخ نما استفاده میکنند.
این روزها اما به علت غافلگیری که در تهران داشتند و سه ، چهار جوان بی تجربه زدند به مجلس آخوندی و عده زیادی را کشتند. حالا برادران قاچاقچی هر از چند مدت یک همچین دستگاههایی که در عکس مشاهده میکنید کشف و به نمایش میگذارند تا چنین القا کنند که یک ترور کشف کردهاند تا مردم بیچاره را سرکار بگذارند و قدرت نداشته و پوشالی شان را به رخ بکشند.
امروز هم خبر رسیده که یک بسته بمب در یک ماشین پیدا کردهاند. کل ماجرا را میتوانید اینجا بخوانید.
آخه کدام تروریست گاگولی این روزها ساعت شماطه دار اینجوری برای بمب دست ساز خودش بکار میبرد!؟ تازه اون هم با دوتا لامپ الئیدی قرمز رنگ! و سیم های آویزان! به جدم قسم این برادران قاچاقچی بسی گاگول تشریف دارند.
یکی به این گاگولها آدرس چند تا سایت فروش تایمرهای دیجتال رو بدهد، بلکه دفعه دیگه وقتی خواستند بمب تقلبی بسازند یک کمی قشنگ تر بسازند.
این یک آدرس قیمتش 2 دلار 90 سنت هم بیشتر نیست
برچسبها: امنیتی, بمب دستساز, سپاه, سیاسی, شارلاتانیزم, طنز, عوامفریبی, ملای حیلهگر
در بخش: تروریزم, سیاسی, طنز, ملای حیلهگر
08
Jun
2017
در ممالک غربی که هر روز به قول مقام عظما داعشیها ترقه در میکنند. پس از خاتمه وقایع تروریستی دولت با خبررسانی دقیق همه وقایع را در یک اعلامیه رسمی به اطلاع مردم میرساند.
در ایران ما ماجرا اینجوری میشود که رئیس مجلس حمله تروریستی را اقدامی سبک ارزیابی میکند.
وزارت کشور از خودش اطلاعیه در میکند و حمله تروریستی را “تحرکات تروریستی کور” مینامد.
مقام عظما هم سنگ تمام میگذارد و عمل ترور را ترقه بازی مینامد.
جالب تر زمانی میشود که داعش در بیانیه اش تعداد تروریستهای شرکت کننده در عملیات را 5 نفر اعلام میکند با این حال وزارت کشور تعداد آنها را 6 نفر (دو نفر سر قبر خمینی و 4 نفر در مجلس.
در این ماجرای آخری من در عجبم نکند نفر ششم که بر سر آن اختلاف نظر وجود دارد راهنمای داعشیها بوده! یک بسیجی چفیه به گردن مقام عظما که تا داعشیها الله اکبر گفتند، بسیجی گاگول هم کلاش برداشته جلو افتاده همراشون رفته توی مجلس ترقه در کردن. یقینا عجله داشته میخواسته زودتر بره بهشت!
حالا این کمدی تراژدی قشنگ تر هم شده. مهرداد فرهمند خبرنگار بیبیسی میگوید که این داعشی ها عرب نبودهاند اولین کلمه ای که در فیلم منتشر شده از آنها شنیده شده انگلیسی است و طرز عربی صحبت کردن آنها هم به داعشی ها شباهت ندارد!
برچسبها: امنیتی, ترور, تروریزم, تهران, حمله تروریستی, داعش, سیاسی, سیدعلی خامنهای, شارلاتانیزم, طنز, مجلس, ملای حیلهگر
در بخش: تروریزم, سیاسی, طنز, ملای حیله گر
01
Jan
2017
با غم فراوان مینویسم این روزها، چرا که تقریبا یقین حاصل کردهام که این نوشتهها را گوش شنوایی نیست! ولی چه میتوان کرد که مسئولیت اجتماعی و احساس گناه اجازه سکوت نمیدهد.
این پدیده آخری “کارتن خوابها” عبای آخوندهای فاحشه را بدجوری بالا زد و چهره کریه آنرا برای مردم بیشتر نمایان کرد.
سخنان معاون استاندار تهرانباید با قانع سازی، روسپی ها و معتادان کارتنخواب عقیم شوند/ عین ماشین جوجهکشی بچه تولید میکنند و میفروشند و معاون رئیس جمهور شهیندخت مولاوردیهنوز دولت برنامه مشخصی در رابطه با عقیم کردن زنان کارتن خواب ارائه نکرده است. قطعا این برنامه باید از سوی وزارت بهداشت بررسی و ارائه شود اما در این رابطه بحثهایی در جریان است. در امور زنان جای هیچ شک و شبهه ای برجای نمیگذارد که حکومت در فکر عقیم کردن گروههایی از جامعه فقیر و تهی دست است تا به خیال خود این گروه مشکل ساز برای حکومت را با پاک کردن صورت مساله از پیش پا بردارد. غافل از اینکه اینگونه مشکلات یک شبه بوجود نیامدهاند و در نتیجه با نسخه پیچیهای پزشکان بیسواد حکومتی هم یک شبه قابل حل شدن نیستند.
حالا برویم سراغ آن دو پروژه شکست خوردهای که در تیتر مطلب نوشتم.
پروژه اول افزایش جمعیت کشور مقام عظمی حکومت است که به خیال بچه گانه خودش در فکر این بود که اگر جمعیت را به دویست میلیون نفر برساند میتواند با تکیه بر این جمعیت زیاد خود و حکومتاش را به عنوان یک قدرت نه تنها منطقهای بلکه جهانی مطرح کند. حالا با این پروژه عقیم سازی عملا حکومت دارد به این نتیجه میرسد که همین طوری شکمی نمیتوان جمعیت را افزایش داد بدون اینکه فکری به حالا این لشکر گرسنه کرد. حالا دولت شکست خورده و دست نشانده باید به کله پوک مقام عظمی فرو کند که آن ممه جمعیت 200 میلیونی را لولو برد و ایشان برای قدرت جهانی شدن باید فکر دیگر بکنند.
پروژه دوم اما آن خیال باطل دیگر بود که گمان می بردند با سرکوب و بگیر و ببند میتوانند مشکلات اجتماعی را حل کنند. از روزهای آغازین جمهوری ننگین آخوندی و آن روزها که این اراذل و اوباش اسلامی فاحشه خانههای رسمی را تعطیل کردند بر این گمان بودند که با پاک کردن صورت مساله میتوان مشکل را حل کرد. اکنون و پس از 37 سال و نابودی کامل جامعه به همان نتیجه رسیدهاند که هیتلر 70-80 سال پیش رسیده بود و شکست آن پس از یک جنگ خونبار به اثبات رسید.
پ.ن.:
این گفته معاون استاندار تهران که گفته “عین ماشین جوجهکشی بچه تولید میکنند و میفروشند” را باید تحویل مقام گنده رهبری داد که از زنها خواسته بود مثل ماشین جوجه کشی بچه تولید کنند. خوب این بیچاره کارتن خوابها هم به منویات ایشان گوش دادند!
برچسبها: اجتماعی, اسلام, اسلامی, اقتصاد, جنایات رژیم, حقوق بشر, سیاسی, عقیم کردن, فقر, ملای حیلهگر, کارتن خوابها
در بخش: اجتماعی, اسلام و مسلمین, جنایات رژیم, حقوق بشر, ملای حیلهگر
14
Dec
2016
این آقای محمود صادقی هم اگر اشتباه نکرده باشم آدم سیاست بازی است ها!
چنان در کمتر از یکی دوسال خود را مطرح کرد که آن یکی علی مطهری باید پیشش لنگ بیندازد. این یکی هم کم غلط نگفته باشم از قماش و جنس احمدی نژاد است!
ممکن است در نظر اول آدم به سادگی فریب این جار و جنجال های پوپولیستی او را بخورد و فکر کند که به به عجب ناجیی پیدا شد برای نجات ملت! آهای ملت بشتابید که این یکی دست مصدق را در مردمی بودن از پشت بسته!
ولی همینکه کمی در پیشینه او غور کردیم و مسائل را عقب و جلو کردیم تازه فهمیدیم که او هم از غماش همین ملاهاست، بلکه یک سر و گردن بلند تر و بدتر. می پرسید چگونه توضیح میدهم.
اول اینکه او آخوند زاده است و مثل دیگر آقازاده ها به کمک حرفه آخوندی به اریکه قدرت نزدیک شده و از همه مهم تر او به خواسته خمینی معجونی از یک آخوند دانشگاه رفته یا همان گونه که خمینی میخواست حاصل پیوند حوزه و دانشگاه یعنی که موجود دوزیستی بسیار خطرناک است!
از جانب پدر (محمدحسین صادقی) فرزند شهید است آن هم شهیدی که ملا بود و زیر دست خود خمینی تربیت شده است و از این هم مهم تر در انفجار حزب جمهوری اسلامی شهید شده.
خود ایشان محمود صادقی در حوزه علمیه قم درس خوانده و درس را هم زیر دست هر کس و ناکسی نخوانده زیر دست مقام رهبری هم خوانده. از همه مهم تر ایشان تحصیل کرده مدرسه حقّانی است. همان جایی که اکثر ملاهای جنایت کار حرفهای را پرورش داده.
حالا ممکن است سوال بفرمایید خوب اینها چه ربطی دارد به اینکه ایشان سیاست باز قهار و کلاشی باشد!
عرضم به حضورتان که اینچنین که به مشام حقیر میرسد مقام گنده رهبری تصمیم دارند صادق خان لاریجانی را به زیر بکشند، زیرا میترسند که حضرت اش زیاد گنده شده باشد. به همین دلیل هم دستوراتی پشت پرده به مهرههای ریز و درشت خود داده اند تا بلکه دم صادق خان را قیچی کنند. اینکه نوشتم کشتی بان را سیاستی دگر آمد از این جهت بود. به همین جهت آقای صادقی یکی از آنهایی بود که برای این مهم برگزیده شده است. از همه نخ نما تر این داستان افشا گری یا بهتر است بگویم پرخاشگری فاضل لاریجانی به ناطق نوری و احمدی نژاد بود. یکی نیست از فاضل لاریجانی بپرسد خوب تو اگر گیر دادی به احمدی نژاد قابل درک است زیر او اولین کسی بود که فیلم تو در مجلس را به نمایش گذاشت. ولی این پرخاشت به ناطق نوری از چه جهت است!
یقینا آقا فاضل خواهد گرفت برای اینکه کل این ماجرا تلنگر زدن محمود صادقی به برادر او همه خط داده شده از طریق دفتر بازرسی مقام معظم است وگرنه این بچه سوسول متولد 1341 چطور جرات می کرد به برادران دالتون اینگونه بی مهابا حمله کند؟
حالا باید منتظر ماند و دید آیا این درگیری نیتجهای ملموس ببار خواهد آورد یا اینکه مثل افشاگریهای پیشین در رابطه با دیگر دزدیها و غارتهای پشت پرده ماست مالی خواهد شد.
یقین بدانید که این درگیری هم در پشت پرده راست و ریست خواهد شد و اجازه نخواهند داد که کل حکومت آقا با اینگونه درگیریهای بچه گانه از هم بپاشد. راستی مگر دزدیهای سعید مرتضوی به نتیجه رسید یا تجاوز آن یکی سعید طوسی به کودکان که حالا توقع دارید این یکی درگیری به نتیجه برسد.
اینها آخوندها جملگی از یک صنف هستند، ممکن است گوشت یکدیگر را بخورند ولی به هیچ وجهه استخوان یکدیگر را دور نخواهند انداخت.
برچسبها: درگیری جناحی, دزدیهای رژیم, سیاسی, صادق لاریجانی, محمود صادقی, ملای حیلهگر
در بخش: درگیری جناحی, دزدی های رژیم, سیاسی, ملای حیلهگر
03
Dec
2016
مرگ کاسترو بحث های زیادی را بین فعالین ایرانی در اینترنت دامن زد و این بحث و گفتگو ها یک پدیده ناپیدا را برای بعضی آشکار و هویدا کرد.
باور نمیکردم که در ایران امروز و پس از 38 سال حکومت آخوندی که شباهت زیادی به حکومت کاسترو در کوبا دارد. هنوز هستند جمعیت زیادی از ملت ایران که درک درستی از دیکتاتور و حکومت های خودکامه و دیکتاتوری ندارند!
جماعت زیادی از کاربران ایرانی روی نت پس از مرگ کاسترو عزا گرفته بودند و چنان از او پشتیبانی و برای او شیون زاری و گریه میکردند که آدم یاد اعضای حزب توده میافتاد.
این فاجعه وقتی بیشتر خودنمایی میکند که میدانیم عموما طبقه آگاه تر جامعه است که به اینترنت دسترسی دارد و عموما جوانان و بخش مدرن جامعه در محیط اینترنت فعال هستند.
اکثر این سینه چاکان کاسترو هم دو زمینه را برای دفاع از او مورد استفاده قرار می دهند. یکی حق آموزش مجانی برای همه و دومی حق بیمه درمانی برای همه.
این جماعت گویا یادشان رفته انقلاب سفید شاه را که با آن میخواست حداقل در زمینه آموزش و پرورش و بهداشت انقلابی بپا کند که واقعا هم کرد. فرستادن سپاه دانش و بهداشت به روستا و ساختن هزاران مدرسه و مرکز درمانی اگر نگوییم یک انقلاب اساسی بود، یقینا میتوانیم بگوییم طرف سعی خودش را کرد. اگر جامعه آمادگی نداشت نباید شاه را مقصر دانست. نیت شاه از این کار درست و خوب بود. اگر پس از این پروژه هم باز عده زیادی بیسواد بودند نباید او را به تنهایی مقصر دانست.
اگر فکر میکنید که انقلاب آموزشی، بهداشتی در کوبا را کاسترو به تنهایی و یک تنه انجام داده که شما چنین از او برای این دو کار دفاع میکنید و او را مردی بزرگ مینامید! باید بگوییم که از مسائل و مشکلات اجتماعی هیچ نمیدانید. هیچ رهبری در هیچ کجای دنیا به تنهایی قادر نیست یک معضل و مشکل عظیم اجتماعی مثل آموزش و پروش را به تنها حل کند یا تخریب کند. یقینا رهبران جامعه در حل کردن مشکلات جامعه موثر هستند. ولی اینکه همه گناه را به گردن رهبر جامعهای بیندازیم یا تمام افتخارات کاری را به رهبر نسبت بدهیم کمال نادانی و بی خردی است. اگر در ایران حکومت دیکتاتوری مستقر است بخشی از این تقصیر مسئولش مردم هستند و نه به تنهایی سید علی خامنه ای را باید مقصر دانست. بدون مظلوم هیچ ظالمی وجود نخواهد داشت. این دو مکمل یک دیگرند.
حکومت کاسترو اگر چنین خوب و مامانی بود پس از چه جهت است که فقر بنیان جامعه کوبا را فرا گرفته است. ملتی که از گرسنگی درحال فنا شدن است آموزش و پرورش مجانی به چه دردش میخورد! شاید بهداشت مجانی بکارش آید آن هم به دلیل کمبود تغذیه سالم و مریض و ذلیل شدن ملت ولی یقینا آموزش و پرورش در یک کشور گرسنه در اولویت نخواهد بود.
ممکن است عدهای بگویند، انتقاد و استدلال کنند که خوب پس برای چنین کشور گرسنهای آزادی بیان و دموکراسی هم در اولویت نیست و چندان نیازی به این دو نیست. در این باره باید گفت که آزادی بیان و دموکراسی دقیقا برای دسترسی به همه آن ایده آل هایی که شما دنبالش می دوید مورد نیاز است. با داشتن این دو میتوان دولتمردان گستاخ، سرکش و دیکتاتور را سر جایشان نشاند و بطور مثال به قاضی القضات حکومت اجازه نداد پول ملت را به حسابهای شخصی خود سرازیر کند و از سود میلیاردی آن برای خود ملت دست به توطئه بزند.
نگاه کنید به رفتار حکومت در برابر پدیده آزادی بیان در ایران. به محض اینکه یک روزنامه نگار با شهامت جرات میکند زیر عبای آخوندی را بالا بزند و دزدی و جنایات آنها را به نمایش بگذارد او را به غل و زنجیر میکشند تا کس دیگری جرات نکند چنین کند! به همین دلیل هم به نظر من مهم ترین و اساسی ترین نیاز هر جامعهای حتی پیش از سیر کردن شکم ملت نیاز به آزادی بیان است. آزادی بیان تنها وسیلهای است که با آن میتوان راه جامعه به جلو هموار کرد.
با داشتن آزادی بیان به مرور میتوان ان جی او های مردمی راه انداخت. از آن پس استقرار ارکان حکومتی مدرن بپا کرد. این ابزار اولیه مهم تر از هر رکن دیگری در جامعه است. اگر روزی ملت ایران به این دو چند رکن مهم دست یافت یقینا دیگر نیازی به جنگیدن برای رسیدن به پاییهای ترین حقوق خود نخواهد بود، همه آنها دیگر به سادگی در دسترس خواهد بود.
پ.ن.:
توی گویی تنها ما نیستیم که هیئت سینه زنی فیدل کاسترو داریم
خانم سگولن رویال هم هچنین
برچسبها: آزادی بیان, اجتماعی, دموکراسی, سیاسی, فیدل کاسترو, کوبا
در بخش: آزادی بیان, سیاسی
27
Nov
2016
عباس جعفری دولت آبادی دادستان تهران با یک تپه سیاه به نشانه جای مهر و عبادت روی پیشانی اش نشسته جلو چند ده نفر خبرنگار به وقاهت میگوید:
حسابهای مورد نظر برای نخستین بار در سال ۷۳ و در زمان ریاست علی رازینی بر دادگستری استان تهران «با رعایت موازین شرعی و قانونی و اخذ مجوزهای لازم به نام قوه قضاییه» افتتاح شده است.
او تأکید کرد که مدیران و مسئولان ارشد نظام از موضوع این حسابها «به خوبی آگاه بوده و میدانند اصل سپردهها در بانک محفوظ بوده و قابل تصرف نمیباشد».
البته ایشان پس از این توضیح، نسق میگیرند که اگر کسی جرات کند و در باره این موضع بنویسد فلانش میکنیم و بهمانش میکنیم.
بیچاره خبرنگارها اگر دست و بالشان باز بود و زیر ضرب زندان و غل و زنجیر نبودند یقینا باید میپرسیدند.
آیا گفته شما که فرموده اید “اصل سپردهها در بانک محفوظ بوده و قابل تصرف نمیباشد” بدان معنی است که شما به فرع آن دست درازی کردهاید؟
او هم مجبور می شد پاسخ دهد آری یا نه!
برای آنها که معنی حقوقی حرفهای این آخوند کت شلوار پوش را نمیدانند توضیح بدهم که وقتی که ایشان میگوید “اصل سپردهها در بانک محفوظ بوده و قابل تصرف نمیباشد” یعنی اینکه آقایان فرعش را بالا کشیدهاند و خوردهاند و آب کردهاند رویش.
حالا ببینیم فرعش چیست!
فرع این حسابها میشود “بهره بانکی” آن است که در اسلام ناب محمدی به آن ربا گویند. مبلغ این ربا هم همان است که پیشتر در خبرها افشا شده است:
۶۳ حساب شخصی به نام صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه. موجودی حسابها هزار میلیارد تومان و سود ماهانه آن ۲۲ میلیارد تومان.
خدا بده برکت! وقتی میگویند جیب آخوند ته اش سوراخ است راست میگویند! آخه یکی نیست جرات بکند و از این حضرات دزد بپرسد: مگر ربا و بهره در اسلام حرام نیست!؟ البته اینکه نوشتم آقایان دزد چندان درست نیست باید گفت چپاول گر! آخه این اعداد از محدوده دزدی خارج شده و به محدوده چپاول و غارت وارد شده است.
حالا گیریم که فرع آن هم حرام نباشد خوب مگر نه اینکه اصلا و فرع پول متعلق به همان کسی نیست که مالک اصلی پول است!!!
راستی یکی نبود از مدعی العموم درگاه خلافت عدل علی بپرسد شما آن فرعی را که میفرمایید بر اساس کدام حکم شرعی برداشت کردهاید؟
یقینا در اسلام آقایان اگر پولی ربا باشد برای آخوند حلال شرعی میشود، خصوصا اگر آن آخوند قاضی القضات حکومت عدل علی باشد.
برچسبها: دزدیهای رژیم, سیاسی, شارلاتانیزم, صادق لاریجانی, عوامفریبی, قوه قضاییه, ملای حیلهگر
در بخش: دزدی های رژیم, سیاسی, ملای حیلهگر