19 May 2012

خورشت قیمه، سپاه و مقاومت وا رفته!

نوشته:     :::       5 پیام

مدتی است این بانک جرسی ها با آب و تاب مرگ و میر ناگهانی و بی دلیل بعضی از سرداران سپاه را در بوق می‌کنند! و یقینا به خیال خودشان می‌خواهند با این ترفند دیگر سرداران را از این بترسانند که، ببینید ماندن در کنار سدعلی از این عاقبت‌ها را دارد. و ممکن است روزی ایست قلبی به سراغ شما هم بیاید! چیزی که آقایان یادشان می‌رود برای خواننده تعریف کنند این است که مرگ در سنین 50 به بالا آن هم در بین مردها و خصوصا وقتی که طرف از سکته قلبی می‌میرد امری است بسیار عادی!
نگرانی و ناراحتی اصلی جرسی‌ها از این موضع سرچشمه می‌گیرد که چرا از این همه سردار جان برکف کسی به یاری جرسی‌ها نمی‌آید تا زودتر سر سدعلی را زیر آب کنند تا بلکه آقایون جرسی‌ها برگردند سرکار و زندگی خود در ایران!

جالب اینکه یک چیزی در همین حدود را هم سد علی آقا در نطقی بیان کرده‌اند البته با فرمول بندی متفاوت.
ایشان هم از وا دادن بعضی گویا نگران شده‌اند می‌فرمایند:

ما با ایستادگی و حرکت درست، جامعه را هم تشویق می کنیم و البته باید بدانیم این حرکت ملت ایران با خستگی و بی حوصلگی برخی افراد دچار تزلزل و انحراف نمی شود.

اینکه ایشان از “خستگی و بی حوصلگی برخی افراد” سخن گفته‌اند به این معنی است که ایشان هم نگران هستند که آن جوانان سابقاً سلحشور و امروز مردنی و ریغو یکی یکی بمیرند و یا از خستگی از میدان بدر بروند و سدعلی آقا را با ملت آماده قیام تنها بگذارند. چیزی که آقا یادشان رفته این است که این خستگی و مرگ بزودی گریبان خود حضرتش را هم خواهد گرفت. و اینها همه چیزی نیست بجز آثار آن همه خورشت قیمه نذری که آقایان چه سپاهی و چه آخوند و ملا و مفتی در این سالها (33 سال) شبانه روز خورده‌اند و حالا نوبت تقاص پس دادن این همه خورشت قیمه است!

پس می‌بینید که هر دوی این جریان چه جریان بانگ جرسی‌ها و چه جریان رهبر فرزانه هر دو بی دلیل نگران وادادن و خستگی و مرگ و میر بی دلیل هستند! چه اینها همه دلیل دارد و دلیل آن هم چیزی نیست بجز خورشت قیمه زیاد خوردن و رودل کردن، ایست قلبی و عاقبت هم مردن!

5 پیام   |    |     |     

09 May 2012

“خلو و اوشی” به هم راه پیدو کِردَن!

نوشته:     :::       4 پیام

این ضرب‌المثلی است شیرازی که در شرایطی بخصوص بکار برده می‌شود، شرایط آنرا پائین‌تر توضیح خواهم داد، فعلا خود ضرب‌المثل را توضیح بدهم.
خلو (خلا) واژه ایست که شیرازی‌ها برای بیت الخلا استفاده می‌کردند. اینکه می‌نویسم استفاده می‌کردند به این دلیل است که دیگر گمان نمی‌کنم کسی از اینگونه واژه‌ها استفاده کند!

اوشی هم همان واژه آبشی است که در لغت‌نامه دهخدا به غلط آنرا توضیح داده‌اند: “چاهی که در صحن سرای کَنند رفع حوائج کودکان و گرد آمدن فاضل آب را”.

اوشی در فارسی شیرازی به چاهی گویند که آب باران و آبهای اضافه را به آن سرازیر می‌کرده‌اند تا بعد تر بتوانند از آن استفاده‌های دیگر بجز استفاده خوراکی بکنند. مثل آبیاری باغچه، شستن حیاط و اینجور چیزها(مخزنی یا چاهی برای پساب). به همین دلیل راه یافتن چاه خلو (چاه خلا) به چاه اوشی (چاه آبشی) اتفاقی بوده بسیار نامیمون، به همین جهت این ضرب‌المثل را استفاده می‌کردند برای شرایطی از این دست!

حالا برویم سر باقی قضایا!
وقتی دو یا چند انسان که از هیچ نظر به هم همخوانی و همراهی نداشته باشند و شاید در بعضی مواقع مخالف ساز هم ساز بزنند به هم آیند و برای پروژه‌ای مشترک شریک شوند، این ضرب‌المثل را بکار می‌گیرند. این ضرب‌المثل در حقیقت تمسخری است به کسانی که از روی منافع شخصی و عموما کوتاه مدت، دور هم جمع می‌شوند و تنها منفعت طلبی آنها را گرد هم آورده نه چیز دیگری! اینجور آدم‌ها حتی اگر از نظر باور هم با هم فرسنگها فاصله داشته باشند، باز برای منافع گرد هم می‌آیند. به همین جهت همراهی آنها با هم را، راه یافتن خلا در اوشی نامند، که اتفاقی است بس نامیمون. این ضرب‌المثل همچنین از آن نظر بکار برده می‌شود که دو یا چند نفری که دور هم جمع می‌شوند عموما افرادی هستند نابکار چه به تنهایی و چه با هم و خصوصا با هم. فکرش را بکنید چند آدم پلید با هم همداستان شوند آنوقت چه شود.

یادم رفت راه یافتن خلو و اوشی را به جایی ربط بدهم! این ضرب‌المثل وقتی به ذهنم رسید که این دو مطلب را خواندم!

“مسعود بهنود”:درست همین است که دکتر خزعلی به ساکنان تهران توصیه کرده است تا بروند و به دکترعلی مطهری رای بدهند

بهنودکشون !

نفر سوم هم که کتالیزور این “خلو و اوشی” است دیگر توضیح ندارد!

4 پیام   |    |     |     

08 May 2012

بازگشت همه بسوی اوست!

نوشته:     :::       4 پیام

اومده دیدنم، وقتی وارد شد دیدم چشماش اشک گرفته! می‌پرسم چی شده! می‌گه ممد عمرشو داد به تو!
بهش می‌گم، اگه ممد عمری براش باقی مونده بود خودش استفاده می‌کرد، چیزی‌شو به من یا دیگری نمی‌داد!
بی آنکه منتظر پاسخی باشم ادامه می‌دم:
تازه بازگشت همه عاقبت به سوی اوست!
چشماش از شادی برق می‌زنه و با یک حالت متعجب می‌پرسه، از کی مسلمون شدی!
می‌گم مسلمون نشدم!
با چشمانی گرد و متعجب می‌پرسه: پس چرا گفتی بازگشت همه به سوی اوست!؟
با پوزخندی پاسخش دادم: منظورم زباله دان تاریخ بود نه خدا و اینجور چیزا!
دو دستی زد توی سرم و از خنده روده بر شد! هنوز چند دقیقه نگذشته بود که ماجرای مردن ممد از یادش رفته بود و داشت چرندیات دیگه زندگی رو تعریف می‌کرد.

4 پیام   |    |     |     

03 May 2012

نیش عقرب نه از ره کین است…

نوشته:     :::       6 پیام

بچه ملا عاقبت بچه ملا است، هیچ کاریش هم نمی‌توان کرد.
به قول معروف نیش عقرب نه از ره کین است، اقتضای طبعت اش این است. آخوند زاده دست خودش نیست اگر دروغ می‌گوید اقتضای طبعت‌اش این است. این حرامزادگان نطفه هایشان را با دروغ بسته‌اند!
شعبده بازی که می‌گویند یعنی همین، طرف می‌رود زندان به گفته و مدعای خودش 64 روز یا بیشتر اعتصاب غذا می‌کند تو گویی که گاوی مشغول نشخوار بوده، وقتی که از اعتصاب غذا بیرون می‌آید فربه تر از قبل از اعتصاب غذا شده است! حالا هم آمده می‌خواهد به خیال خودش به پشتوانه آن اعتصاب غذای کذایی مردم را سرکار بگذارد و ببرد پای صندوق رای، تا دوباره سید علی چلاق رای دادن مردم را به حساب خودش واریز کند! ملت بیچاره را به بازی گرفته‌اند و مدام می‌خواهند از یک راهی ببرندشان پای صندوق رای! این بار آن هم به این استدلال مسخره که مطهری با دیگران فرق می‌کند باید به او رای داد! آدم نمی‌داند باید به این مدعا بخندد یا بگرید! مردک او و تو و کل طایفه آخوندیسم باید بروید تا ایران آباد شود و ملت ایران هم تا رسیدن به این خواسته از پا نخواهد نشست. شما را باید فرستاد پشت میله‌های زندان تا بلکه ایرانی بتواند روی خوش ببیند!
بعد از به اصطلاح شکستن اعتصاب غذا این آخوند زاده، عده‌ای متوهم در نوشته‌هایی این بچه آخوند را با بابی ساندرز مقایسه کرده بودند. نزدیک بود از خنده بمیرم! یکی نبود به این متوهمین بگوید اسکول‌ها! بابی ساندرز نماد خواسته‌ها و درد و رنج یک ملت بود، مهدی خزعلی پشگل ملت ایران هم به حساب نمی‌آید!

6 پیام   |    |     |     

23 Apr 2012

عقل که زایل شد جان در عذاب است

نوشته:     :::       2 پیام

نهضت آزادی را که می‌شناسید؟ همان حزب الشیاطینی که مردم بیچاره ایران را در دامان خمینی افکند، همان حزبی که من ترجیح می‌دهم آنرا نهضت نکبت و در بند کشی بنامم! آقای دبیر کل آن دکتر ابراهیم یزدی در نامه اخیرشان شکر فراوان خورده‌اند به این هوا! به این بخش آن گوش فرا دهید:

من نه از زندان می ترسم و نه از مرگ، اما شما چه بخواهید و چه نخواهید، این دو محاکمه‌ را با هم مقایسه می کنند و جمهوری اسلامی در این مقایسه زیان می بیند. من به نظام جمهوری اسلامی رای داده‌ام و به رای خود وفادارم. شما با این ظلم‌ها و ستم‌ها، مقدمات سقوط نظام را فراهم می کنید. حیف است نکنید! در لایحه‌ی دفاعیه‌ی خود در اولین جلسه‌ی دادگاه – در ۱۳۹۰/۸/۱۱ – یعنی همان روز که شما یادداشت برای من نوشته‌اید در رد صلاحیت دادگاه نوشتم که کار شما ظلم است و پیامبر خدا فرمود: الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم. شما براندازان آرام و خاموش این نظام هستید. اما این همه‌ی داستان نیست.

آدم چه بگوید به این آقای دکتر!؟ اگر این بدبخت دکتر بودی یک سوزن در کون خودش می‌زد بلکه به هوش آید و از خواب خرگوشی بیدار! آخه بدبخت فلک زده! تو از یک طرف حکومت آخوندی را که خود در تشکیل آن سهیم و شریک هستی را به هزار و یک نوع گناه و بی قانونی و و و متهم می‌کنی! بعد هم می‌نویسی که “من به نظام جمهوری اسلامی رای داده‌ام و به رای خود وفادارم”!؟ آخه بدبخت با این اقرارها شما خود شریک جرم هستی که!

آی خدایی که وجود نداری و من تو را نمی‌پرستم و نه به تو باور دارم و نه تو را قبول دارم! کاری بکن ما از دست این مجانین رها شویم. خدایا به ما مرگ اعطاء کن تا از دست این همه آدم احمق رها شویم!
آمین!

(توضیح: منظور ایشان از دو محاکمه، دادگاه‌های نهضت آزادی در رژیم شاه و خمینی است)

2 پیام   |    |     |     

20 Apr 2012

پیش لوطی و معلق بازی!

نوشته:     :::       8 پیام

دروغ ابدا! کدام دروغ؟ در اسلام ناب محمدی به این جور دروغگویی‌ها می‌گویند تقیه! همان که من تنقیه نامیده امش!
در خبری می‌خوانیم که:

سفارت ایران در برزیل: اتهام تخلف جنسی حاصل ‘تفاوت فرهنگی است’
در پی انتشار گزارش هایی حاکی از اینکه حکمت الله قربانی، عضو سفارت ایران در برازیلیا، پایتخت برزیل، چند دختر نوجوان را در یک استخر شنا مورد تعدی جنسی قرار داده است، سفارت جمهوری اسلامی در برزیل اطلاعیه ای را منتشر کرده و گفته است که اتهام تعدی جنسی علیه این فرد نادرست بوده و “حاصل سوء تفاهم ناشی از تفاوت در رفتارهای فرهنگی بوده است.”

یکی نیست به این یارو که از خودش اطلاعیه در وکرده بپرسد، خوب مردک پدر سگ حالا گیریم که توانستید با این ادعا که این تفاوت فرهنگی بوده برزیلی ها رو بفریبید! برای ملت ایران این واقعه را چگونه می خواهید ماست مالی کنید! اصلا شما بیا توضیح بده کجای فرهنگ اسلامی شما گفته که طرف باید برود در یک استخر مختلط، زیر آبی بزند و در کون و کفل دخترکان خردسال را [*]پنجیر بگیرد!؟ والله دروغ چرا تا قبر آ آ آ آ! همین روزها ست که حضرت آسد علی رهبر از خودش فتوا در کنه و بگوید که در اسلام ناب محمدی زیر آبی زدن و پنجیر در کون دخترکان خردسال گرفتن از رفتارهای بسیار عادی است و برای اثبات هم از هزار و یک آیه و حدیث مدرک رو کند. مگر نه اینکه محمد با عایشه زیر 9 سالگی همخوابگی می‌کرد!
خلاصه اینکه زیاد سخت نگیرید هر چه بر طول عمر این رژیم افزوده شود بهتر است. حداقل ریشه این بی ریشه‌ها با نشان دادن طینت و سرشت خود را برملا خواهند کرد.

[*] در زبان سلیس فارسی شیرازی به عملی که حاج آقا حکمت الله قربانی انجام داده می‌گویند! پنجیر در لهجه‌ها و گویش‌های دیگر به آن ویشگون نیشگون و هزار و یک چیز دیگر گفته می‌شود!

8 پیام   |    |     |     

15 Apr 2012

جام زهر را بپایید!

نوشته:     :::       2 پیام

به تاریخ 01/ 03/ 81 حضرت رهبر در جمع تعدادی بسیجی و سپاهی یک چند کیلو شکر خوردند به این مضمون:

عده‌ای‌ دم‌ از مذاكره‌ با آمریکا می‌زنند كه‌ این‌ افراد یا با الفبای‌ سیاست‌ و یا با الفبای‌ غیرت‌ آشنایی‌ ندارند

البته ایشان هر از چندگاهی وقتی می‌خواهند الفبای غیرت را در کوزه بگذارند و آبش را نوش جان کنند! این متن شکر خوردن‌ها که در سایت ملوکانه قرار دارد را حذف می‌کنند. گویا این بار هم مذاکرات با شیطان بزرگ و آسد علی آقا که در استانبول جریان دارد جدی شده، شاید به همین دلیل هم هست که ایشان مجددا متن معروف غیرت و این جور صوبتها را از سایت ملوکانه حذف کرده‌اند.

شاید هم دلیل هک شدن اطلاعات کارت‌های بانکی چند میلیون کاربر ایرانی هم به همین جهت باشد تا بلکه بتوانند توجه ملت بیچاره فلک زده را به جاهای دیگر جلب کنند.

توجه داشته باشید که اکثر جن‌گیرها، رمال‌ها و مارگیرها برای اینکه هنگام نمایش توجه تماشاگر را از واقعه غیرواقعی ظاهر کردن جن یا هر شیعی که قرار است جن گیر و رمال ظاهر کنند دور کنند، با دست دیگر خود شامورتی بازی دیگری انجام می‌دهند تا توجه تماشاگر را از اصل موضوع دور کنند. این شگرد همه جادوگرها، رمال‌ها و آخوندهاست!

سخن آخر اینکه جام زهری که آمریکا دست رهبر داده را مراقب باشید و اجازه ندهید که او در خفا این جام را سر بکشد، هرچه باشد لذت دیدن این لحظه را نباید از ملت بیچاره ایران دریغ کرد!

2 پیام   |    |     |     

« نوشته های جدیدتر - نوشته‌های قمدیمی تر »

اخبار و مطالب خواندنی